محبت بی کران
خدایا ممنونم که تونستم بازم بیام و بنویسم.
چقدر دنیا برام فرق کرده صبحها که چشمامو باز می کنم می بینم دو تا چشم بالای سرم بیدارن. این چشمها بعد از چشمهای مامان مراقب من هستندو از من مواظبت می کنند.
چه حس خوبیه خدا وقتی مبینی دوست دارنو وقتی بی ریا نگرلنتندو بی آلای واست چشم به راه می مونن.
خدایا من خیلی وقتها فقط میگم ممنونتم من مدیون تمام لطفهایی هستم که در حقم کردی.
خدایا دنیام رنگ دیگه ای گرفته تو به من بهترین هدیه ی زندگی رو بعد از مدتها دادی.
الان می فهمم که زیبایی یعنی چی قشنگی زندگی یعنی درک ، فهم.
خدایا ممنونم به خاطر مادر مهربونی که دارم که با محبت بی کرانش منو غرق می کنه تو آغوشش.
به خاطر عزیزترین کسی که با ومدنش روح دوباره به منو خونوادم بخشید. و برای من تا آخر عمرم تکیه گاهی بزرگ خواهد بود.
پوریا بهترین و قشنگترین اتفاق زندگیم شده و منو به آرامش زندگی دعوت کرد تا با اون بپرم و پرواز با عشق رو تجربه کنم.هامونو از ما نگیر ی
اون منو با خودش به اوج می بره. به بالاترین نقطه از زندگی.....
خدایا ما رو و خوشیهامونو از ما نگیر ....
ما به تو و دستهای نگهدارنده ی تو محتاجیم.
کلمات کلیدی :
» نظر